Sunday, July 2, 2006


از فلسفه‌ی کودکی

سلام٬

من می‌خوام درباره موضوعی صحبت کنم که احتمالاً برای همه آشناست. احتمالاً همه ما کم یا زیاد درباره این مساله فکر کردیم. شاید علت اینکه بیانش نمی‌کنیم این باشه که می‌ترسیم مبادا نگاه جامعه به ما عوض بشه. به هر حال بهتره بریم سر اصل مطلب:

هر بچه‌ای وقتی به سنی می‌رسد که می‌تواند محیط اطرافش را درک کند (منظورم درک رفتارهای اجتماعی یا فلسفه روابط یا این جور درکهای پیچیده نیست بلکه منظورم فهمیدن به معنای خیلی ساده (پردازش ورودیها که مهمترین آنها در این بحث بینایی و شنوایی هستند) است.) (جمله یادتون نره!) درباره‌ی دنیایی که می‌بیند به یک فلسفه‌ی ساده می‌رسد: این دنیا٬ دنیای علت و معلول است. فکر می‌کنم بد نباشد که در ابتدا این مطلب را کاملاً باز کنم:

۱. مثلاً بچه می‌بیند که هرگاه توپی را در هوا رها می‌کند توپ به زمین می‌افتد و اگر توپی رها نشده باشد٬ توپی هم به زمین نمی‌اُفتد. از تکرار این رویداد متوجه می‌شود که افتادن توپ وابستگی کامل به رها شدن آن در وضعیت قبلی دنیا دارد. اگر بخواهم ساده بگویم بچه می‌بیند اگر در یک فریم توپ رها شده باشد٬ در فریمِ بعد در حال افتادن است.
۲. یا بچه می‌بیند که اگر با دست محکم به سرِ برادرِ کوچکترِ خود بزند بعد از آن باید انتظارِ گریه را داشته باشد.
۳. یا بچه‌ی یک کارمند می‌بیند وقتی هوا تاریک شده و پدر هنوز نیامده است رفتارِ مادر تغییر می‌کند.

این موارد و موارد مشابه این باعث می‌شود که بچه برای دنیا یک رابطه‌ی علت و معلولی در نظر بگیرد. علاوه بر این عامل دیگری نیز کمک می‌کند که انسان دنیا را با چنین نگرشی ببیند: همانطور که می‌دانید آموزش انسان بر اساسِ سیستمِ تنبیه و تشویق است. (امیدوارم شما در این‌باره آگاهی‌های لازم و کافی را داشته باشید٬ چون من در اینجا نمی‌خواهم که به توضیحِ مباحث هوش مصنوعی بپردازم) و این خود شاهدی بر این ادعاست که انسان به طور ذاتی هم به دنیا نگرش علت و معلولی دارد (که حالا یا بر اثرِ گذشتِ میلیونها سال به این شکل درآمده یااینطور آفریده شده یا هرچیزی تا بتواند به صورت تنبیه و تشویقی در کوتاه‌ترین مدت (تقریباً ۶ یا ۷ سال) برای زندگی آموزش ببیند) و این همان عامل دوم است.

به هرحال فکر می‌کنم که حالا منظوری که در پاراگرافِ دوم می‌خواستم بیان کنم را رسانده باشم ولی چنانچه مطالب ناقص است یا این که به نظر شما درست نیست٬ خواهش می‌کنم در قسمتِ Comment ها بنویسید تا دراین‌باره صحبت کنیم.

باتشکر ازوقتی که گذاشتید
ساسان - ۹ تیر ۱۳۸۵
ساعت ۳:۲۵ بامداد

پ.ن. خیالتون راحت٬ باشه بحث بالا درباره خدا نیست. یادم رفت اوّلش بگم این بحث قرارِ درباره استراتژیِ انسان قرن ۲۱ برای زندگی کردن باشه و این هم قسمت اوّلش بود. احتمالاً قسمتِ بعدی را با کمی تآخیر upload می‌کنم٬ علت این تآخیر هم مشغولیت‌های من نیست (اتفاقاً وقت٬ زیاد دارم.) بلکه می‌خوام به چند نفر بگم که بیان و این قسمت رو بخونند که با هم بحث رو ببریم جلو و همه از اولش باشند.

No comments:

Post a Comment